روایتی از دل بحران؛میان فرزندان خودم و فرزندانی که خدا به ما سپرده بود، من امانتهای خدا را انتخاب کردم
- شناسه خبر: 15489
- تاریخ و زمان ارسال: ۲۵ تیر ۱۴۰۴ ساعت ۱۳:۳۸
- نویسنده: modir

قلم کارون:
روایتی از دل بحران؛میان فرزندان خودم و فرزندانی که خدا به ما سپرده بود، من امانتهای خدا را انتخاب کردم
🔺 مریم شاکری، مددکار شیرخوارگاه شبیر از ۱۲ شبانهروز بحرانی خودش و همکارانش در شیرخوارگاهها در طول دفاع ملی ۱۲ روزه چنین روایت میکند:
🔹 من و همکارانم در سازمان بهزیستی ۱۹۰۰ کودک در تهران داشتیم و در روزهای جنگ تحمیلی باید میان فرزندان خودم و فرزندانی که خدا به ما سپرده بود، من امانتهای خدا را انتخاب کردیم.
🔹 با چهار ماشین، ۶۰ نوزاد را از دل جنگ به آغوش امن بردیم. من هنوز بوی آن شبها را حس میکنم.
🔹 در شیرخوارگاه آمنه، ما نه فقط کودکان، که امید را از آتش بیرون کشیدیم.
🔹 ایستادم و نترسیدم و کودکان را نجات دادم.
🔹 من یک مددکارم، اما آن شب، مادری بودم برای ۱۷ نوزاد در یک ماشین اورژانس.
✅ ما روایتگر عشق و ایثار شدیم، در دل جنگ، در دل دود، در دل تاریکی.
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی
🆔 @mcls_gov_ir