مداح ارزش ها،مرد مهربانی ها و مردانگی عشق و ایمان به زندگی
- شناسه خبر: 1727
- تاریخ و زمان ارسال: ۳۰ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۵۵
- نویسنده:
حاج محمدشمس؛
مداح ارزش ها،مرد مهربانی ها و مردانگی عشق و ایمان به زندگی
*من معتقدم که بزرگی یک مرد با میزان تواضعش سنجیده می شود.*
*«جان راسکین»*
✍️یادداشتی از سمیرا ضرابی
*برای حاج محمد شمس،مداحی که بزرگی و ارزش ها را معنا می بخشد و ترجمان زیبایی هاست در دیار جانکی*
*با هر چه عشق،نام تو را می توان نوشت و با هر چه رود، نام تو را می توان سرود،بیم از حصار نیست*
*در سرزمین خاطره ها،آنان که خوبند همیشه سبزند و آنان که مهر و محبت را بر دل های شان بر افراشته اند،همیشه در خاطر،می مانند.خاطراتی خوب و پویا.برای همه ی خاطرات خوبمان سپاس بزرگ مرد*
و متعهدیم به تصویری که از شما ساخته ایم و به جرأت می توان گفت که،یکی از زیباترین تصاویرید!
آری.بعضی از آدم ها،همیشه در خاطر می مانند و فکر کردن به آن بعضی ها،ناخودآگاه،حس زیبای زیبایی را می آفریند و شما از آن حس خوبی هایید.ساده، پاک،بی آلایش،فروتن و صاحب صفات عالی و همیشه قدم های چون شمایی که گلریزان خوبی هایید.به هر کجا می روید،عطر وجودتان،همه را لبریز آرامش می کند و اثر قدم های تان،نقش زیبای محبت است که هیچ نیرویی نمی تواند آن را محو نماید و این روح خدایی ست که در شما،دمیده شده است*
*انوشه روان قیصر امین پور زیبا سرودند؛”کنار نام تو ،لنگر گرفت،کشتی عشق”*
*نمی دانم این حجم از فوران خوبی های تان را چگونه با قلم ناچیز خود بر این صفحه ی سپید،بنگارم؟!*
*به دنبال واژه ای می گردم که هم وزن و شایسته بزرگی و مهر شما باشد،اما نیک می دانم که من،نه آنم که توانم ز شما، عالی بگویم …*
*اما بدانید که همیشه انسان های بزرگ و دوست داشتنی را قبل از چشم در دل مان جستجو می کنیم و شما این گونه اید،از همان قببله ی عشق که وجود آدم هایش نور امیدی ست بر زندگی و شاهکار خلقت خدایند بر زمین.الهه ی عشقند و واژه ها برای نوشتن از آن ها ناتوان،گشته وزبان نیز،در تعریف و تمجیدشان کوتاه شده است*
*بعضی ها عجیب خوبند ، و شما عجیب تر،گمان کنم خدا هر شب بالای سرتان،اسپند دود می کند.*
*آری.واژه هایم برای از شما نوشتن،خاک بر سر شده اند. چرا که شما،عشق می رویانید و زبان را یارای از شما نوشتن،نیست.*
*و چه زیبا هوشنگ ابتهاج آسمانی،بر بلندای کاغذ، استوار ساخت این بیت زیبا را که شک ندارم،مخاطبشان چون شمایی بوده است.؛قصور عقل کجا و قیاس قامت عشق!تو هر قبا که بدوزی به قدر ادراک است*
*و شفیعی کدکنی آن شاعر زیبا نگار،چنین سراییده است و من نیز به شما هدیه می کنم.واژه هایم را در جوی سحر می شویم و لحظه هایم را در روشنی باران ها،تا برای شما شعری بسرایم روشن*
*و زیباتر.شعری ست که شاعرش را نمی شناسم و به گمانم برای شما سروده شده است.همه قبیله ی من عالمان دین بودند،مرا معلم عشق تو شاعری آموخت*
*من برادر تو أم،یا حسین حرفی بزن…*
*کوفیان من زاده ی آزاده ی ، ام البنینم …*
باز هم صدای گرم آفتاب،گوش ها را نوازش می کند.باز هم موسیقی دلنواز مهر،از دریچه ی شبِ شبهای محرم و اشتیاق باغملک برای شنیدن صدایت.شما که معمار خاطرات خوب کودکی مان هستید.خاطرم هست،چندی پیش،دوستم تصویر شما را در خواست کرد،ولی آنچه التفات مرا به خود جلب کرد این بود که؛دلم برای صدا ی آقای شمس تنگ شده است،یاد باد آن روزگاران یاد باد … و این دو سطر نوشته،دنیایی حرف با خود دارد،از مهر،از زیبایی،از انسانیت،از تواضع و از عشق، که اینچنین پس از سالیان و گذر روزگار،ریشه ی این عشق همچنان پابرجاست،به مهر و مرام و معرفت،که همه برای شماست،آقای خوبی ها . ستایش برای شماست.شما که ترجمان مهر هستید در گذر زمان و سایه ی مهرتان مستدام باد و وجودتان ماندگار به گردش دوران.
موسیقی خوب،خطا نمی کند،به عمق جان نفوذ می کند و در پی اندوهی می گردد که سراسر وجودمان را،فرا گرفته است و نحوه ی خوانش شما،برای سالار شهیدان و علمدار دشت کربلا ،اینگونه بوده است.
*و اینچنین خاطراتمان به نیک مرد نیکو نهادی،پاک و صادق، که مداحش می خوانند،گره خورده است.مردی با سیمایی نورانی و صدایی به غایت حزین،گرم و دلنشین …*
*تصویر آرام ، متین و تمثال نازنین تان،در ذهن ما دهه ی شصتی ها، به زیبایی حک شده است و در ذهن من هنوز دختر بچه ای زندگی می کند از جنس بلور،ارتفاع لبخندش به بلندی کوه نمک ،نگاهش پر از شوق کودکانه و در انتظار رسیدن محرم و شروع خوانش و مدیحه سرایی شما، سپاس که زیبا ساختید، خاطرات کودکی مان را*
*زبانها پر از آفرین تو باد*
*روزگارتان فرخنده و فرحناک ! دلخوشی های زندگی تان ، افزون!*
مه و مهرداد بر بامتان سایه گستر باد
*۲۸آمرداد۱۴۰۱-باغملک