سخاوت هيرمند و امساک طالبان
- شناسه خبر: 4782
- تاریخ و زمان ارسال: ۲ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۲۳:۴۱
- نویسنده: modir
یادداشت صفحه اول روزنامه جمهوری اسلامی-سهشنبه ۲خرداد
سخاوت هيرمند و امساک طالبان
⬅️ در روزهاي اخير شاهد شدت گرفتن گفتمان بين ايران و افغانستان در خصوص حقآبه ايران از آورد رودخانه هيرمند بودهايم که حکايت از بغرنج بودن شرايط هموطنانمان در سيستان و بلوچستان و تالاب هامون دارد. ابتدا ابراهيم رئيسي، رئيس جمهوري ايران در سفر اخير خود به استان سيستان و بلوچستان گفت: «به حاکمان افغانستان اخطار ميدهم که حق مردم سيستان را هر چه سريعتر بدهند». طالبان نيز در واکنش به اظهارات ابراهيم رئيسي، رئيس جمهور ايران در مورد حقابه رودخانه هيرمند، گفته است که اين سخنان نبايد تکرار شود. امّا سير تا پياز داستان چيست؟
رودخانه هيرمند بزرگترين رودخانه فلات شرق ايران و کشور افغانستان است که طول آن حدود يک هزار و يک صد کيلومتر ميباشد. آورد متوسط تاريخي اين رودخانه حدود 7 ميليارد مترمکعب در سال است. گسترش حوضه رودخانه هيرمند در فضاي سرزميني دو کشور ايران و افغانستان و قرار گرفتن بخشي از مسير آن به عنوان مرز دو کشور باعث شده تا هيرمند رودخانهاي بينالمللي محسوب شود. قرار گرفتن سرچشمه و 95 درصد مسير رود هيرمند در افغانستان، اين کشور را نسبت به ايران در موضع بالادستي قرار داده و اين کشور با استفاده از اين مزيت، ايران را همواره به موضع انفعال كشانده به طوري که خسارتهاي جبران ناپذير مادي، غيرمادي و زيست محيطي به منطقه سيستان و بلوچستان ايران وارد شده است.
تالاب هامون حدود 570 هزار هکتاري مساحت دارد که حدود 380 هزار هکتار آن در خاک ايران است و مابقي آن در کشور افغانستان قرار دارد، اين تالاب يکي از بزرگترين درياچههاي آب شيرين ايران است که از قديم الايام تأمينکننده آب مورد نياز کشاورزي و حتي آشاميدني مردم اطراف آن از افغاني تا ايراني بوده است. در ايران حيات يک و نيم ميليون نفر از مردم سيستان و بلوچستان به آب اين تالاب وابسته است. تنها منبع تامينکننده حقآبه تالاب هامون همين رودخانه هيرمند است که از نظر تاريخي تقريباً همه 7 ميليارد متر مکعب رودخانه وارد اين تالاب ميشده و مردم ايران و افغانستان از سخاوت هيرمند بهرهمند بودهاند. اين تالاب علاوه بر کنوانسيون رامسر در کنگره جهاني سال 1394 به عنوان ذخيره گاه زيست کره ثبت گرديده است لذا اين تالاب اکنون جزو ميراث جهاني بحساب ميآيد و حفاظت از آن وظيفه همه دولتها بشمار ميرود.
در 150 سال گذشته طي قراردادهايي (چهار قرارداد) سهم ايران از اين رودخانه از 3.4 ميليارد مترمکعب (در اولين قرارداد به سال 1251 معروف به حکميت گلد اسميت. اين مقدار از سهم ايران با حقآبه حداقلي تالاب هامون و نياز مردم منطقه تطابق دارد) به 820 ميليون مترمکعب (در آخرين قرارداد به نام پروتکل هيرمند در سال 1351 با رأي کميسيون بررسي حقابه هيرمند به نام کميسيون دلتا. اين مقدار از سهم ايران تامينکننده نياز مردم منطقه بود ولي حداقل حقآبه هامون را کفايت نميکرد) کاهش يافته است. اين مقدار از حقآبه تا سالهاي گذشته حدوداً تامين ميگرديده است امّا در چند سال اخير و با بهرهبرداري کشور افغانستان از بند کمال خان اين شرايط براي افغانستان فراهم شده که بتواند تمام آورد رودخانه را کنترل نمايد (لازم به توضيح است که حجم سد در حدود 52 ميليون مترمکعب است که مقدار زيادي نيست امّا در يکي از جناحهاي سد کانال بزرگي احداث شده که ميتواند آب مازاد بر حجم سد را به سمت شورهزار گودزره منحرف نمايد). از زمان بهرهبرداري از اين سد در دوران رياست جمهوري اشرف غني، با تکيه بر حمايت دولت آمريکا و سوء استفاده از شرايط تحريمي ايران، طمع دولت مردان افغانستان براي در فشار قرار دادن ايران شدت گرفته است. مشکل اصلي و اساسي در اينجاست که متأسفانه در سطح بينالمللي مصوبات يا آئين نامههاي قرص و محکم و الزام آوري براي رعايت حقابه رودخانههاي مشترک بين کشورها (خصوصاً براي رعايت حقوق کشورهاي پايين دست) وجود ندارد و اکنون که بعضي از نقاط زمين خصوصاً خاورميانه با مشکل تنش آبي روبرو شدهاند کشورهاي بالادست، رودخانههاي مشترک از مزيت بالادستي خود نهايت استفاده را به نفع خود انجام ميدهند. از سالهاي اخير چنين مشکلي بين کشورهاي مشترک در رودخانه نيل، دجله و فرات، اروند رود و رودخانه اردن سبب بالا گرفتن تنش بين کشورها شده است و اکنون بايد رودخانه هيرمند را نيز به اين ليست افزود که سبب بالاگرفتن تنش بين ايران و افغانستان شده است. متأسفانه به جهت نبود پروتکلهاي بينالمللي الزام آور، در بعضي مواقع تنش بين کشورهاي درگير ماجرا، تا تهديد و جنگ بين کشورها نيز پيش رفته است.
⬅️ کشور ايران بعد از سقوط اشرف غني در افغانستان و روي کار آمدن طالبان (علي رغم بدبيني و نارضايتي بسياري از سياسيون دلسوز) با حمایت از رژيم طالبان و پشت کردن به مبارزات احمد مسعود پسر احمد شاه مسعود انتظار داشت حداقل مسئله حقابه هيرمند حل و فصل شود؛ اما طالبان نيز با پيروي از سياست دولتهاي قبل در اين زمينه، از رعايت حقابه مصوب امساک نموده و با وجود حجم کافي آب پشت بند کمالخان اين حقآبه را دريغ نموده است و اين درحالي است که مردم سيستان و بلوچستان و تالاب هامون خشکترين روزهاي خود را ميگذرانند.
در وضعيت فعلي مسئله هيرمند يک مسئله علمي و هيدروليکي نيست بلکه يک مسئله اخلاقي، اجتماعي، و سياسي است. اخلاقي از اين جهت که قرارداد في مابين هنوز پا برجاست و طرف مقابل نيز در لفظ آن را قبول دارد امّا در عمل آن را اجرا نميکند. بُعد اجتماعي بر ميگردد به نياز مبرم مردم سيستان و بلوچستان، که اين مضيقه در ماه آخر بهار هم وطنانمان را دچار مشکل نموده است و پيداست که تا شش ماه آينده که فصل بارندگي نيست شرايط بسيار مخاطره انگيزهتر خواهد شد. و امّا سياسي است از اين نظر که اکنون با ابزار ديپلماسي بايد مسئله را به دقت پيش برد. از نظر سياسي ابزارهاي مختلفي در دست جمهوري اسلامي است که اگر بتواند از آنها به درستي استفاده نمايد به راحتي ميتواند دولت افغانستان را به رعايت حقآبه قانوني موکلف نمايد. کم رنگ کردن احترام دولت فعلي به طالبان، توجه به احمد مسعود و مجاهدان مخالف طالبان، اختلال در تامين مايحتاج کشور افغانستان از طريق بنادر ايران و اختلال در تامين سوخت افغانستان از طريق ايران، ابزارهايي هستند که ميتوان با آنها اين همسايه ناسپاس را به احترام بيشتر به هم کيشان خود وادار نمود.
@JENewspaper