یک روستا،یک دنیا اصالت
- شناسه خبر: 1650
- تاریخ و زمان ارسال: ۲۷ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۹:۵۴
- نویسنده:
*یک روستا ، یک دنیا اصالت*
🎹🎹🎹🎹🎹🎹
بنا به گزارش پایگاه خبری قلم کارون ۹ روز پیش پشت سد کارون ۳ ، براثر طوفان شدید قایقی با ۹ نفر سرنشین از اهالی میداوود باغملک غرق شد، دو جوان از *روستای کُهرِلا* سریع رسیدند و همه را بجز *محمد* توانستند نجات دهند.
محمد غرق شد و دیگر بالا نیامد .
از همه ی جای کشور غواص آوردند،ولی پیدا نشد.
تا اینکه در سحرگاه روز نهم جنازه اش به روی آب آمد.
خیلی ها خودشان را به محل حادثه رساندند
و برمی گشتند . آنها وقتی بر می گشتند بیشتر از آنکه از اوضاع سد ، غواص ها و محمد بگویند، *از مردم* *روستای کهرلا میگفتند*
آنها آنقدر خوب و مهمانواز بودند که کمتر کسی می توانست از محبت آنها نگوید .
روزها مثل برق می گذرد ولی خاطره ی مردمان این روستا تا ابد در تاریخ زنده می ماند . نویسندگان از آنها می نویسند ، شاعران از
حماسه ی آنها شعر می سرایند و خوانندگان در وصف آنها می خوانند و نوازندگان می نوازند .
مادربزرگها برای نوه هایشان از ایثار و مهمانوازی آنها می گویند.
*ایل ممبینی* باید،از این پس *دشت شیر را با*
*طایفه ی خدابخشیان شیر کهرلا پیوند بزند.*
ایل اگر چه عزادار شد ، اما مردانگی پدیدار شد ،
مردان و زنانی از جنس غیرت و سخاوت و ایثار . نمیدانم در این آشفته بازار ریا و دورویی ، این مردم در کدامین دانشگاه اینهمه آیین مردانگی را پاس کرده بودند . هر چه می اندیشم فقط *اصالت* را باعث این همه نیکی می بینم.
*آری اصالت* ، آنهم در سرزمین بختیاری که *سردار اسعد ها و علی مردانها و بی بی مریم ها* رشد،کرده بودند.
آری اصالتی که ، در پول و ماشین
آنچنانی نیست در خونه هم نیست بلکه در خون و ذات انسان است .
سخن کوتاه کنم فقط باید بگویم : *قدردان محبت ، ایثار و فداکاری شما اهالی روستای با اصالت کهرلا هستیم و تا ابد خواهیم بود .*
✍️ شیخی